قسمت مقدماتي آموزش جاوااسکريپت به پايان رسيد و همانطور که مشاهده کرديد دستورات اين زبان، توضيح داده شد تا با استفاده از آنها بتوانيد اسکريپتهايي براي صفحات وب خود بنويسيد و يا اگر با اسکريپتي برخورد کرديد، کاملاً آنرا درک کنيد و مطابق نياز خود آن را اصلاح کنيد. فراموش نکنيد که اين دستورات و کدها را مرتب تمرين کرده و اسکريپتهاي جديد و ساده براي خود بسازيد تا اين زبان در ذهن شما قرار گيرد. بهترين راه به خاطر سپردن دستورات جاوااسکريپت خلق کدهايي براي خودتان و ديگران است.
هرگاه خواستيد که اسکريپتي خلق کنيد، ابتدا آنرا در ذهن خود بررسي کنيد که اين اسکريپت چه کاري بايد انجام دهد و چه نتيجه اي را مي خواهيد از آن بگيريد، سپس افکارتان را روي کاغذ پياده کنيد با جزئيات کامل که چه اطلاعاتي را بايد دريافت کنيد و توسط چه دستوراتي آنرا پيش ببريد و در آخر چه نتيجه اي بايد بدهد.
هنگام خلق يک اسکريپت نکاتي را بايد در نظر داشته باشيد:
سعي کنيد بعد از هر خط علامت ; را بگذاريد تا پايان آن خط مشخص شود.
جاوااسکريپت case sensetive است يعني به حروف کوچک و بزرگ حساس است و بين آنها فرق مي گذارد. در جاوااسکريپت myFunction با myfunction تفاوت دارد.
دقت کنيد کليه علامتها مانند پرانتز، آکلاد و کروشه در هر جا که مي نويسيد بايد دوباره آنها را ببنديد.
( { [ ..... ] } )
جاوااسکريپت فاصله هاي اضافي را در نظر نمي گيرد، پس شما مي توانيد براي خوانا بودن کد خود فاصله هايي را اضافه کنيد. دو خط زير تفاوتي با هم ندارند:
var name="value";
var name = " value " ;
در نظر داشته باشيد که يک خط کد جاوااسکريپت حتماً بايد در يک خط نوشته شود و نمي توانيد ادامه آنرا در خط بعدي بنويسيد، مگر اينکه به انتهاي صفحه برسيد و خود به خود به ابتداي خط بعد هدايت شويد. اما در ميان رشته هاي متني با گذاشتن علامت \ مي توانيد به خط بعد رفته و ادامه دهيد.
document.write ( " Hello \
my friends! " ) ;
شما مي توانيد جلوي کدهاي خود يک توضيح و يا يک نظريه را وارد کنيد تا براي مراجعتهاي بعدي يک سر نخي داشته باشيد و سريع متوجه بشويد که آن قسمت از اسکريپت، چه کاري را انجام مي دهد و يا اينکه شما يک اسکريپت براي يک فرد مبتدي مي سازيد و مي خواهيد بعضي از قسمتهاي کد را توضيح دهيد که براي اين منظور ها مي توانيد در هر خط از اسکريپت که مي خواهيد علامت // گذاشته و سپس آن توضيح را بنويسيد.
document.write( " text " ) ; // your comment
اگر هم نظريه يا توضيح شما بيشتر از چند کلمه است مي توانيد به صورت زير عمل کنيد:
/* This is a comment
block. It contains
several lines */
لازم بذکر است که اين توضيحات و نظريات در صفحه نمايش داده نمي شوند.
در حال حاضر کليه مرورگرها از جاوااسکريپت پشتيباني مي کنند ولي بعضي ممکن است از مرورگرهاي قديمي استفاده کنند و يا مرورگرهايي که قابليت جاوااسکريپت را نداشته باشند، بکار برند. در اين حالت شما يک تگ بعد از مجموعه اسکريپت خود به تگهاي اچ تي ام ال صفحه اضافه مي کنيد به اسم noscript و متني را داخل آن مي نويسيد تا به آن کاربر نشان داده شود و کاربر از کدهاي جاوااسکريپت آن صفحه با خبر شود.
در بخشهاي قبل با شئ هاي درون ساخت جاوااسکريپت آشنا شديد. در اين صفحه قصد داريم شئ هاي مربوط به HTML DOM را توضيح دهيم. ابتدا اجازه دهيد در مورد DOM يک توضيحي بدهم که اصلاً DOM چي هست؟
" The Document Object Model is a platform- and language -neutral interface that will allow programs and scripts to dynamically access and update the content, structure and style of documents. The document can be further processed and the results of that processing can be incorporated back into the presented page. This is an overview of DOM-related materials here at W3C and around the web. "
اما به زبان ساده، DOM رابطه بين عناصر HTML مانند متن ها، عکس ها و غيره را با همان سند اچ تي ام ال بيان مي کند. اين يک فرآيندي است که به برنامه ها و اسکريپت ها اجازه دسترسي به محتوا و ساختار داخلي پنجره مرورگر را ميدهد تا آنها بتوانند بصورت آزادانه تغييراتي ايجاد کنند که نتيجه اين تغييرات در صفحه وب نمايان شود. در همين رابطه زباني بنام DHTML بوجود آمد که با ترکيب کردن عناصر اچ تي ام ال با استايل شيت و اسکريپتها مي تواند محتواي اسناد وب را بصورت متحرک و پويا درآورد. در اينجا پويا بودن فقط به اين منظور نيست که متنها حرکت کنند و از يک طرف وارد بشوند و از طرف ديگر خارج؛ ممکن است لينکها هر بار شما را به يک سايتي پيوند دهند و يا عکس ها مرتب تغيير کنند، کلاً هر تغييري که نياز به کدنويسي مجدد براي آن سند را نداشته باشد، منظور پويا بودن را مي رساند.
همانطور که در شکل مشاهده کرديد از شئ window تا شئ Document جزو دسته BOM مي باشند و اشياء بعد از Document در دسته DOM قرار مي گيرند. ناگفته نماند که در حال حاضر کمتر صحبت اصطلاح BOM مي شود و کلاً اين مجموعه را DOM مي گويند.
شما بايد اين سلسله مراتب را براي استفاده اشياء آن، رعايت کنيد. اين سلسله مراتب را مي توان به شجره نامه تشبيه کرد و شما مجبور هستيد براي صدا کردن هر شخص آنرا با نام پدرش بياوريد و در بعضي جاها حتي نام پدر بزرگ هم لازم است، بطور مثال: علي فرزند محمد يا علي فرزند محمد فرزند حسين. در اينجا هم پدر اصلي Window مي باشد وپدر بعدي Document است که فرزندهاي آن همان عناصر اچ تي ام ال ميباشند و سپس Form و در آخر هم Select که تنها يک فرزند دارد. براي استفاده از آنها بايد ابتدا اسم پدر و سپس اسم فرزند را نوشت و در آخر هم خصوصيت و يا متد آن فرزند که همه اينها با يک نقطه از هم بايد جدا شوند. بطور مثال اگر ميخواهيد يک فرم را بنام form1 صدا بزنيد تا با آن ارتباط برقرار کنيد بايد به شکل زير عمل شود:
window.document.form1
مانند همه اشياء در جاوااسکريپت ، اين شئ ها هم داراي خصوصيات و متدهايي هستند که بعد از رعايت کردن سلسله مراتب با گذاشتن يک نقطه مي توانيد آنها را بنويسيد. مانند:
window.history.go (-1)
که اگر اين شئ را در يک لينک قرار دهيد با کليک کردن بر روي آن، کاربر به صفحه قبل بازگشت داده مي شود.
در جدول زير شئ هاي اصلي اين سلسله مراتب ليست شده است.
اين شئ مستقيماً با پنجره مرورگر در ارتباط است که معمولاً خصوصيات و متدهاي اين شئ در تگهاي body و frameset بکار مي روند.
acos آرک کسينوسنقطه x که يک عدد ميان منفي يک و يک بايد باشد؛ خارج از اين اعداد مقدار NaN بر گردانده مي شود. آرک کسينوس عدد يک برابر با صفر است و منفي يک برابر با عدد پي. مثال
asin آرک سينوس نقطه x که يک عدد ميان منفي يک و يک ؛ خارج از آن مقدار NaN بر گردانده مي شود. مثال
pow اين متد توان را براي يک عدد محاسبه مي کند و داراي دو پارامتر است که در اولي عدد مشخص مي شود و در پارامتر دوم مقدار عددي توان را تعيين مي کنيد. مثال
در بخشهاي قبل با بعضي از object ها يا همان شئ هاي جاوااسکريپت مانند، شئ Date و آرايه ها آشنا شديد. در اين صفحه قصد داريم در مورد شئ هاي ديگر در جاوااسکريپت صحبت کنيم.
بعد از اينکه خصوصياتي براي يک شئ تعريف کرديد حالا نوبت به متدهاي شئ ساخته شده، مي رسد. در اينجا متدي که تعريف مي کنيم براي کليه ماشينها مي توانيم بکار بريم. الگوي کلي يک متد به شرح زير است:
object.methodname( ) = function_name
object شئ است که ساختيم، methodname نام متدي است که شما در نظر مي گيريد و function name هم اسم تابعي که بايد بسازيد. سپس هر کجا که لازم بود از متد استفاده کنيد ابتدا شئ و سپس با گذاشتن يک نقطه متد را به همراه پرانتز مي نويسيد که اگر اين متد پارامتري هم داشت بايد آنرا داخل پرانتز معين کنيد.
متدي که مي خواهيم براي شئ Car بسازيم را بايد ابتدا بصورت يک تابع تعريف کنيم:
function displaycar ( ) {
var result = " I like " + this.name + " " + this.model + " with " + this.color + " color."
document.write ( result )
}
حالا با استفاده از دستور this اين تابع را به عنوان متد شئ Car تعريف مي کنيم:
function Car ( name, model, color ) {
this.name = name
this.model = model
this.color = color
this.displaycar = displaycar
}
بعد از تعريف توابع، شئ را توسط دستور new مي سازيم و متد را اجرا مي کنيم:
mycar = new Car ( "Corvette", "Z06", "Red" )
mycar.displaycar ( )
متد join تقريباً مانند متد قبلي عمل مي کند و کليه مقادير را بصورت يک رشته متني در صفحه نشان مي دهد با اين تفاوت که در اين متد مي توانيد يک علامت مانند نقطه، تعيين کنيد تا بين مقادير چاپ شده در صفحه قرار گيرد. بصورت پيش فرض اين علامت، کاما مي باشد. مثال
متد pop آخرين مقدار آرايه را جدا کرده و در صفحه نمايش مي دهد. دقت کنيد که اين متد در خصوصيت length تأثير مي گذارد يعني اگر بعد از اين متد خصوصيت length را بکار بريد، يک انديس کمتر نشان مي دهد. مثال
متد shift برعکس متد قبلي است يعني اين متد اولين مقدار آرايه را جدا مي کند و نشان مي دهد. مثال
متد push يک يا چند مقدار را به آخر يک آرايه اضافه مي کند و انديس جديد برمي گرداند. مثال
متد unshift يک يا چند مقدار به ابتداي يک آرايه اضافه مي کند و انديس جديد بر مي گرداند. دقت کنيد که اين متد در مرورگر اينترنت اکسپلورر بدرستي کار نمي کند. مثال
متد reverse ترتيب نمايش مقادير يک آرايه را برعکس کرده و در صفحه وب نمايش مي دهد. مثال
متد slice يکسري از مقادير موجود در يک آرايه را جدا مي کند که در اين متد شماره انديس مقداري که مي خواهيد از آنجا جداسازي شروع شود را بايد بنويسيد و همچنين مي توانيد آخرين مقدار هم مشخص کنيد که اگر آنرا معين نکنيد تا آخرين مقدار انتخاب خواهد شد. مثال
متد sort براي منظم کردن مقادير يک آرايه به ترتيب حروف الفباي انگليسي است. اگر هم مقادير يک آرايه، عدد باشند به ترتيب اعداد تنظيم خواهند شد که مفسر جاوااسکريپت به اولين عدد از سمت چپ نگاه مي کند و بعد از رديف کردن آنها سپس به اعداد بعدي نگاه مي کند. مثال
متد splice براي اضافه يا حذف يک مقدار در آرايه مي باشد که اين متد داراي پارامترهايي مي باشد که اين پارامترها را بايد در پرانتز مشخص کنيد. اولين پارامتر شماره انديس که در آنجا يک مقدار حذف يا اضافه خواهد شد و بايد عدد باشد. دومين پارامتر مقدار عددي است که معين مي کند چند تا مقدار از آن انديسي که در پارامتر قبل انتخاب کرديم، بايد حذف شود که اگر آنرا صفر در نظر بگيريد هيچ مقداري حذف نخواهد شد. اين دو پارامتر حتماً بايد نوشته شوند. در ضمن اگر مي خواهيد مقاديري هم اضافه شود بعد از اين پارامتر ها به عنوان پارامترهاي بعدي ذکر مي کنيد. مثال
متد toString مقادير يک آرايه را تبديل به يک رشته متني مي کند. مثال
اينها متدهايي هستند که کاربردشان در آرايه ها متداول است. شايد بنظرتان غير مفيد بيايند اما در بعضي جاها مي توانند به کمک شما بيايند و اسکريپت شما را خلاصه تر کنند.
هر گاه بخواهيد يک مجموعه کد به دفعات مشخص و يا رسيدن به يک نتيجه مشخص تکرار شود، بايد از حلقه استفاده کنيد. حلقه ها در جاوااسکريپت دو نوع هستند، يکي حلقه forو ديگري حلقه while که هر کدام از آنها هم ممکن است بسته به موقعيت کد مدلهاي مختلفي داشته باشند که در ادامه با کار آنها آشنا خواهيد شد.
خب براي اجراي اين مثال ابتدا کلمه for را نوشتيم تا شروع حلقه را به مفسر اعلام کنيم سپس يک پرانتز بايد باز کنيم تا پارامترهاي لازم براي تکرار در اين حلقه را وارد کنيم. اولين پارامتري که بايد وارد شود، يک متغير است با مقداردهي اوليه که به آن initial expression يا همان عبارت آغازين مي گويند. سپس دومين پارامتر که يک شرط است و مفهوم آن اينست که حلقه بايد ادامه پيدا کند تا متغير کوچکتر يا برابر با عدد 10 بشود. سومين پارامتر به عبارت افزاينده يا increment expression معروف است که در اينجا به اين مفهوم مي باشد که در هر بار اجراي حلقه يک واحد بايد به متغير افزوده شود. در انتهاي اعلام پارامترها پرانتز را مي بنديم. فقط دقت کنيد که در اين پرانتز هر پارامتري که نوشته شود بلافاصله بعد از آن بايد علامت ; قرار گيرد تا تداخلي بين آنها بوجود نيايد.
بطور ساده پارامترهاي داخل پرانتز را مي توانيم اينچنين بيان کنيم: مقدار اوليه متغير سپس مقدار نهايي و در آخر هم ترتيب افزايش متغير در هر تکرار حلقه. ناگفته نماند که حتماً نبايد مقدار افزايشي باشد، مي تواند به ترتيب کم شود که همه مقادير برعکس خواهند شد.
در خط بعد هم نتيجه را مابين آکلاد مي گذاريم تا به اسکريپت نظم دهيم و سپس دستور تايپ نتيجه که کلمه number را چون مي خواهيم عيناً در صفحه چاپ شود داخل " " گذاشتيم و بعد + که با پارامترهاي ديگه ترکيب بشود. البته در اينجا بجاي علامت بعلاوه مي توانيد کاما هم بگذاريد و بعد از آن متغير تعريف شده و در انتهاي آنها از تگ br استفاده کرديم تا هربار که حلقه تکرار مي شود نتيجه در يک خط جديد چاپ شود.
کلمه while را مي توانيم ترجمه کنيم به ماداميکه ، پس در اينجا ما متغير را جداگانه تعريف کرديم و حالا مي گوييم، ماداميکه شرط کوچکتر يا مساوي 10 بودن برقرار نيست حلقه را تکرار کن و يک واحد به آن اضافه کن تا بالاخره شرط ما درست دربيايد.
در اينجا همه چي مانند مثالهاي بالا است با اين تفاوت که کلمه do به ابتداي حلقه اضافه شده و بررسي شرط هم به انتهاي حلقه منتقل شده. همانطور که ميدانيد يکي از معني هاي do انجام دادن کاري است. مفهوم اين کد هم بدين گونه است که دستور چاپ را انجام بده و يک واحد به متغير اضافه کن ماداميکه متغير کوچکتر يا مساوي با عدد 10 بشود. پس اين دستورات حداقل يکبار اجرا مي شوند تا به شرط برسند، شما مي توانيد براي رسيدن به صحت اين گفته مقدار متغير را بجاي صفر به يک عدد ديگر تغيير دهيد مثلاً عدد 20 را بدهيد و يکبار کد را اجرا کنيد.
در اين مثال نوع ديگر افزايش هم نشان داده شده است که شما مي توانيد از اين مدل هم استفاده کنيد.
در اين حلقه هيچگاه شرط درست نخواهد بود و تا بي نهايت ادامه پيدا مي کند اما با استفاده از دستور break و شرطي که در نظر گرفتيم از تکرار نا محدود اين حلقه جلوگيري کرديم در حقيقت از حلقه خارج شديم. پس استفاده از اين دستور را براي حلقه هاي پيچيده در نظر داشته باشيد تا با مشکلات جدي مواجه نشويد.